"وی" - 3

ساخت وبلاگ
وی در یک ظهر پاییزی دیده به جهان گشود.خانواده ی وی بسیار احساساتی و همدل با یکدیگر بودند. یک روز مادر خانواده داستان زندگی یکی از دوستانش را تعریف میکرد، که همسر سابق دوستش، پسر او را پشت در خانه نگه میداشته، به منظور تنبیه.در حین تعریف کردن این داستان غم انگیز، گوله های اشک مادر سرازیر شدند و صدایش شروع به لرزیدن کرد. وی ناخوآگاه خندید، بلند خندید، اما این خنده قطعا خنده شوق نبود! سالها قبل سر مسئله ای که وی به خاطر نمی آورد، او و خواهرش پشت در اتاق، در راهروی سرد نشسته بودند و چادر نازکی را مشترکا دور خود پیچیده بودند و منتظر بودند تا پدر بیاید و آنها به داخل خانه بروند،آنها روزها پدر مامن آنها بود، با این وجود اغلب از رفتارهای مادرچیزی به پدر نمیگفتند، از ترس برخوردِ دوباره!! 

وی دوباره خندید،میدانست مادرش حتی آن روز را به خاطر نمی آورد...

UGA...
ما را در سایت UGA دنبال می کنید

برچسب : 315 ام وی ام,تی وی 3,تي وي 3,وي فاي 3,تی وی 3 ایران,وی ری 3,ام وی 315,ویسان وی 3,هواوی وی 300,ایسر وی 3, نویسنده : thetuesdayso بازدید : 41 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 10:21